FENER :
نام اين محله بر گرفته از كلمه ي يوناني Φανάρι و به معناي فانوس است . پس از فتح كنستانتينوپوليس به دست مسلمانان عثماني در زمان پادشاهي سلطان محمد دوم (سلطان محمد فاتح) به سال 1453 ميلادي ، جمعيت عمدتا مسيحي و يوناني تبار آن شهر به تدريج در اين محله گرد هم آمدند . خانواده هاي مرفه در ساحل خليج و سايرخانواده ها در امتداد جنوب غربي محله سكني گزيدند . اين جمعيت از اهالي شاخص و تحصيل كرده شهر به شمار مي رفتند و اكثرا مسلط به دانش و ادبيات و حتي چند زبان خارجي بودند . سلسله ي عثماني تا مدت ها از افراد اين خانواده ها جهت مذاكرات و مراودات سياسي و اقتصادي با ديگر دول منطقه و به عنوان مترجم و يا ديپلمات استفاده مي نمود . تا اين كه طي منازعات به وجود آمده در اواخر دهه ي دوم و اوايل دهه ي سوم قرن بيستم ميلادي بين انقلابيون جريان ملي تركيه و يونان و نيز جريانات منجر به تصرف مناطق شمالي قبرس توسط جمهوري تركيه در نيمه ي دهه ي 1970 ميلادي ، بسياري از خانواده هاي يوناني تبار استانبول و محله ي فِنر ، به تدريج اقدام به ترك شهر و مهاجرت به كشور يونان و يا ساير كشورهاي منطقه نمودند . هم اكنون مكان ها و بناهاي تاريخي به جاي مانده در اين محله ، بسيار مقدس و مورد احترام براي مسيحيان دنيا و ديدني و خاص براي گردشگران خارجي است .
BALAT :
نام اين محله بر گرفته از كلمه ي يوناني Παλάτι و به معناي قصر است . قريب به اتفاق يهودياني كه از اسپانيا تبعيد شده و توسط سلطان بايزيد دوم اجازه يافتند در كل ممالك امپراطوري عثماني ، زندگي و كار كنند ، بعدا در اين محله از استانبول گرد هم آمدند . رونق اين محله تا جايي ادامه داشت كه طي زلزله سال 1894 ميلادي ، جمعيت يهودي آن به محله گالاتا و پس از آن به محله ي شيشلي كه اكنون يكي از مرفه ترين محله هاي استانبول است ، نقل مكان مي كنند . از اينجا بود كه به تدريج محله ي بالات توسط خانواده هاي عمدتا مهاجر و از نظر اقتصادي متوسط و ضعيف ، مورد سكونت و زندگي و كار قرار گرفت . اكنون خيابان ها و كوچه هاي شيب دار آن كه توسط آپارتمان هاي چند طبقه و عمدتا داراي نماي رنگي و شاد ، احاطه شده و نيز كافه ها و رستوران هاي چشم نواز و خاص آن ، زبانزد اكثر گردشگراني است كه به استانبول سفر كرده اند . اهالي شهر اعتقاد دارند لذيذترين و خوشمزه ترين پيده ي استانبول را مي توان در اين محل ميل نمود . همچون محله ي فِنر ، بناهاي تاريخي زيبايي از مكان هاي مقدس براي پيروان اديان مسيحيت و يهوديت در اين محله باقي مانده است .
AYVANSARAY :
مي توان گفت كه اين محله ، به عنوان يكي از مهمترين مناطق شهر كنستانتينوپوليس به شمار مي رفته است . مجموعه كاخ هاي سلطنتي فلاكِرنا (Βλαχέρνα) در اين ناحيه از شهر ساخته شده بود . جايي كه كاملا به نواحي شمالي و جنوبي شهر و كل خليج ديد و كنترل داشته و به عنوان مدخل ورودي اصلي شهر از طريق شهرها و كشورهاي اروپايي به شمار مي رفته است . هم اكنون فقط قسمتي از كاخ (Πορφυρογέννητος) از مجموعه كاخ هاي وسيع و باشكوه ياد شده باقي مانده است . اما اتفاقي كه اين نقطه از شهر را بارز و متمايز مي سازد ، اين است كه در طي گذشت بيش از 800 سال از ظهور دين اسلام و روياي مسلمانان جهت تسخير آن شهر به عنوان مركز مسيحيت در ممالك شرق ، ديوار دفاعي دورتادور آن همچون كمربندي قدرتمند ، محافظ و نگهبان شهر بوده و مقاومت نموده بود . تا اين كه در سال 1453 ميلادي و در اين ناحيه و از طريق دروازه اي به نام Kerkoporta ، مورد شكست و رخنه قرار گرفته و بدين وسيله مسلمانان توانستند روياي ديرينه ي خود را محقق كرده و كنستانتينوپوليس را تسخير نمايند . اغلب تاريخ دانان اعتقاد دارند كه اگر اين واقعه يعني شكست ديوار دفاعي و محافظ شهر كنستانتينوپوليس ، خيلي پيش از اينها رخ مي داد ، مي توانست منجر به اين شود كه اكنون بسياري از ملت هاي اروپايي مسلمان باشند .